یه روزی...
 
๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, :: 16:16 ::  نويسنده : vahid       

 

روزي

یه دختر و پسر كه روزي همديگر را با تمام وجود دست داشتن

بعد از پايان ملاقاتشون با هم سوار يه ماشين شدند و آروم    

كنار هم نشستن دختر ميخواست چيزي را به پسر بگه  

ولي روش نميشد پسر هم كاغذي را آماده كرده بود كه چيزي را

 كه نميتوانست به دختر بگويد در آن نوشته شده بود

پسر وقتي ديد داره به مقصد نزديك ميشه، كاغذ را به

 دختر داد؛ دختر هم از اين فرصت استفاده كرد و حرفش را به

 پسر گفت،كه شايد پس از پايان حرفش پسر از ماشين پياده

 بشه و ديگه اون را نبينه دختر قبل از اين كه نامه ي پسر

 را بخواند،به اون گفت ديگه از اون خسته شده،ديگه مثل گذشته

عشقش را نسبت به اون از دست داده، و الان پسر پيدا شده

كه بهتر از اونه پسر در حالي كه بغض تو گلوش بود و اشك توي

چشماش جمع شده بود،با ناراحتي از ماشين پياده شد...................

 در همين حال ماشيني به پسر زد، و پسر درجا مُرد

دختر كه با تمام وجود در حال گريه بود، ياد كاغذي افتاد كه پسر

بهش داده بود، وقتي كاغذ را باز كرد؛ پسر نوشته بود:

***اگه يه روز تركم كني،ميميرم...***

** و اين بود پايان عشق*...***

 

 

 

 

 





درباره وبلاگ

نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ๑۩۞۩๑ سرزمین عشق๑۩۞۩๑ و آدرس bia2sarzamine-eshgh.LoxBlog .ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)